حوزه ی علمیه و شرایط پذیرش

1ـ انگيزه پذيرش در حوزه علميه

معمـولاـ چـون امروزه در آمد زندگـى مردم مبتنـى بر كسب علـوم و تخصص گشته, انگيزه اصلـى افراد اكثر جـوامع براى دانـش انـدوزى نياز مادى مـى باشـد, نه ـخـدمتـ و ـزيبايـى علـمـ, و شايد درصد كـوچكى داراى اهداف معنـوى باشند. اما در حـوزه ها و مجامع علمى اسلامـى اين مساله بـرعكـس است. گاهـى زيـر سخت تـريـن فشارها و سـرنيزه هـا عده اى بـا مقـاومت و تحمل عجيبــــى به تحصيل ادامه مى دادند. زمان حكومت رضا خان و محمد رضا را خود ناظر بـوده ايـم كه گذشته از فشارهاى امنيتى, فشارهاى ديگرى نيز بر حـوزه حاكـم بـود, مثل فشارهاى روانـى كه از طـرف جـامعه بـر طلاب (به خاطـر تبليغات سوء رژيم منحوس كه متاسفانه هنوز هـم اثرات آن از بيـن نـرفته و به نـوعى خـود نمـايـى مـى كنـد) وارد مـى گشت.

چه مساله اى بـاعث مـى شـد كه كسـانـى در زيـر چكمه هـاى سـاواك و تمسخـرها ومحـدوديتها بـرخيزنـد و با مشكل تـريـن شرايط مادى به تحصيل علـوم اسلامـى بپردازند؟ جز عشق به اسلام و احساس مسـووليت در حفاظت از حريـم آن. و جالب تر اينكه اينان با عشق به علـم و تحصيل آنچنان مقاوم بودنـد كه حركتـى بـوجـود آورده و جامعه را بدنبال خـود كشيدند. هر طلبه در مـوقع جذب به حـوزه, چه در بدو ورود و حتـى در طـول تحصيل هميشه با ايـن تلقينات درونـى همراه است كه: ـمـن بـراى حفـاظت از اسلام وـ ـراهنمـايـى مـردم بـديـن سنگـرـ ـآمده ام, مـن سرباز امام زمانمـ ـبايد تحمل كنـمـ و هزار آيه و روايت كه علـم خـود به خـود ارزشـى نـدارد, كه وبـال انسان نيز مى شـود و ره به جهنـم مى برد, و علـم اگر چه نور است, ولى هرگاه بـراى خـدا نبـاشـد خـود تـاريكـى محض است.

2ـ از چه قشرهايى برميخيزند؟

اگر سرگذشت اكثر علماى بزرگ را مطالعه كنيد پـى خـواهيد برد كه از خانـواده هاى گمنامى برخاسته اند و از روستاهاى دور افتاده به حـوزه ها وارد گشته اند و سـرانجام تـوانسته اند وزنه اى گـردنـد و منشا خدماتى بزرگ شـوند. پژوهشى سطحى از طلاب مشغول به تحصيل در حـوزه ها نيز خود گواه ادعاى ماست كه اينان اكثراـ دهقان زاده و يا فـرزندان كارگران روستايـى يا كارگران شهرى بـوده انـد كه به ايـن حوزه ها روى مىآورند و به تحصيل علوم اسلامى مشغول مى گردند.

3ـ كانال جذب:

كسانيكه وارد حوزه مـى شـوند بيشتر براساس آشنايـى با حـوزه ها و تشـويق بزرگان خانـواده بـدانجا روى آورده, و يا تحت ارشادات و تبليغات روحانيـون قرار مـى گيرند, مثل تشـويق و راهنمايـى ائمه مسـاجـد و محله ها و روحـانيـونـى كه از حـوزه ها بـراى تبليغ در ماههاى مخصـوص به قـراء و شهرها مـى رونـد, و يا عده اى كه هميشه خودشان و يا والديـن شان طبق تعهدى كه احساس مى كنند فرزندان خود را براى تـدريـس به حـوزه ها مـى فرستنـد و اخيراـ خـود افراد با آگاهـى و عشق عجيبـى كه حالـى از احساس نيازى است كه درون آنها بيـدار شـده با روى گشاده به حـوزه آمـده انـد و با جـديت مشغول تحصيل مى باشند, خصوصاـ قشر جوان محصل و دانشجو, و به هميـن علت سطح معلـومات پايه در حـوزه بالا رفته و اكثراـ ديپلـم و بالاتـر مى باشند.

شـرايط ثبت نـام و پذيـرش بـرادران در حـوزه علميه قـم

1ـ اعتقـاد و التزام عملـى به ولايت فقيه و نظام مقـــدس جمهورى اسلامى ايــران و حسن سابقه.

2ـ تابعيت جمهورى اسلامى ايران.

3ـ قبـولـى حـداقل سـوم راهنمـايـى بـا حـداكثـر سـن 17 ســال.

تبصره :1 سنـوات تحصيلـى بالاتـر از سـوم راهنمايـى, مـدت خـدمت سـربــازى, حضـور در جبهه به حـداكثـر سـن اضـافه مـى گــــردد.

تبصره :2 فرزنـدان شهداء, مفقـوديـن و داوطلبان مناطق محروم تا يكسال اضافه سن معاف هستند.

4ـ نـداشتـن منع قـانـونى از نظر نظام وظيفه.

5ـ تعهد تحصيل تمـام وقت حـداقل به مـدت 6 سال.

6ـ كسب امتيـاز لازم و قبـولـى در مصــاحبه.

فارغ التحصيلان و منصرفيـن دانشگاهها با ارائه كارت پايان خـدمت يـا معافيت دائم فقط بـراى تحصيل در حـوزه علميه قـم ثبت نــام مى شوند.

فرزنـدان آزادگان, جانبازان, خانـواده شهدا, حافظيـن حـداقل يك ششـم قرآن يا نهج البلاغه و داوطلبان محروم از اولويت برخـوردار خواهند بود.

محصليـن حـوزه هـاى علميه اگـرچه واجـد شـرائط بـاشنـد ثبت نـام نمى شوند.